خلق مورچه اصلاح ژنتیکی با فناوری کریسپر CRISPR
با مجله خبری ایشومر در تکنولوژی و فناوری همراه باشید.
اگر اخبار حوزه مهندسی ژنتیک را دنبال کرده باشید، حتماً با تکنیک اصلاح ژنتیکی
کریسپر CRISPR آشنا هستید؛ روشی که محققان را قادر به دستکاری
مشخصات DNA موجودات مختلف می کند.
در یکی از جدیدترین موارد، دانشمندان دانشگاه راکِفلر با استفاده از تکنیک
کریسپر CRISPR، مورچه هایی را به وجود آورده اند که از لحاظ ژنتیکی با همنوعان
خود تفاوت هایی داشته و فاقد ژن «Orco» برای شناسای فرومون ها و برقراری
ارتباط با سایر مورچه ها هستند.
با مجله خبری ایشومر همراه باشید :
بر اساس گفته محققان، نحوه تعاملات مورچه ها با موجوداتی که به صورت انفرادی
زندگی می کنند متفاوت بوده، و پروژه جدید اطلاعات بیشتری را درباره نحوه تکامل
و شکل گیری زندگی اجتماعی این حشرات کوچک در اختیار ما قرار خواهد داد.
Ooceraea biroi
البته مهمترین چالش پژوهشگران دانشگاه راکِفلر در دستکاری ژنتیکی
کریسپر CRISPR این موجود «Ooceraea biroi»، زنده نگه داشتن آنها تا زمان
بلوغ بود؛ چرا که مورچه های نگهبان، در صورت شناسایی لاروهای ناسالم و غیر طبیعی،
دست از نگهداری آنها کشیده و حتی چنین لاروهایی را نابود می کنند.
مورچه های جهش یافته نمی توانند در صف های منظم حرکت کنند
اما دانشمندان بالاخره موفق به رشد مورچه های جهش یافته در درون کولونی شدند
که پس از بلوغ، شاهد رفتارهای متفاوتی از سوی این حشرات بودند؛ چرا که به عنوان
مثال مورچه ها در حالت عادی در صف های منظم حرکت می کنند اما نمونه های
دستکاری شده به دلیل عدم توانایی در شناسایی فرومون ها، قادر به پیدا کردن مسیر اصلی نبودند.
این اختلال در مورچه های جهش یافته وجود داشت.
Harpegnathos saltator
جالب اینجاست که تیم دیگری متشکل از محققان دانشگاه های نیویورک، آریزونا،
پنسیلوانیا و وَندربیلت نیز آزمایش مشابهی را روی مورچه های «Harpegnathos saltator»
انجام دادند و با حذف ژن Orco، باعث بروز بی علاقگی در این موجود ماده برای تصاحب
جایگاه ملکه (پس از حذف او از کولونی) شدند.
به گفته «کلود دسپلان» – زیست شناس الجزایری که در فرانسه به تحصیل پرداخت و اکنون جزو آکادمی پیشرفته علوم نیویورک و استاد دانشگاه می باشد از پروژه های اصلی او می توان به تکامل تشکیل محور در حشرات اشاره کرد –
استاد بیولوژی دانشگاه نیویورک و یکی از نویسندگان مقاله،
رفتار مورچه ها به جوامع انسانی تعمیم پیدا نمی کند؛ اما تحقیقات این چنینی باعث درک
بهتر از نحوه برقراری ارتباطات در میان موجودات زنده اجتماعی شده، و طراحی
پژوهش های بعدی در زمینه بیماری هایی مانند اسکیزوفرنی، افسردگی و اوتیسم را راحت تر می کند.